حرف های عاشقانه|جمله های عاشقانه|تنهایی|عاشقانه|مطلب عاشقانه|مطلب زیبا عاشقانه

کمی زود بود

ولی دعایت گرفت مادربزرگ

پیر شدم !!!

قدیما دخترا ابروهاشونو که بر میداشتن همه میگفتن ازدواج کرده......

الان دخترا حامله هم بشن باز کسی با اطمینان نمیتونه بگه ازدواج کرده.....

کافیه یه روز اتفاقی یه جوراب سوراخ بپوشین

اگه شده اتوبان رو موکت کنن

یه جوری میشه که تو مجبور شی کفشتو دربیاری

به کسی اعتماد کن که
بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد :

اندوه پنهان شده در لبخندت را ...

عشق پنهان شده در عصبانیتت را ...

.... و ....

معنای حقیقی سکوتت را ... !!!

گفتی دهانت بوی شیر میدهد

رفتی!!! آهای عشق من ...امشب به افتخارت دهانم بوی مشروب ..بوی سیگار ..بوی دروغ ..بوی خیانت ..میدهد

برمیگردی ؟؟؟

فک میکنی پسرا خسته نشدن؟

گاه سكوت يك دوست معجزه ميكنه،تو مي آموزي كه هميشه بودن در فرياد نيست.

ترك خورشید و ماه خواهم كرد

ترك دین و دنیا خواهم كرد

اگر دوست داشتنت گناه است

تا قیامت گناه خواهم كرد

می گویندعــــاشـــق تریـــــن مــــــــرد،آدم بود که بهشت را به
لبـــــخنــــــد حـــــوا فروخــت..
ولی من میگویم عــــاشـــق تریـــــن مــــــــرد
معشوقه من بود که اتش جهنم را به جان خرید
به جرم بوسه های عاشقانه
که شرعی بودنش را من میدانم و دلم...

بیچاره مترسک . . .

سرتاسر سال از مزرعه مواظبت کرد

در آغاز فصل سرد تنش هیزم آتش کشاورز شد . .

پاداش وفاداری جز این نیست . . .

چه فرقی میکنه که من عاشق تو باشم یا عاشق رنگین کمان ، وقتی هردو هفت خطید !!

زندگی شاید همین باشد ، یک فریب ساده و کوچک ، آن هم از دست کسی که تو دنیا را جز با او و جز برای او نمی خواهی !!!

---

رشد نیلوفر در مرداب

اثبات این نکته است ...

میتوان در بدترین شرایط بهترین بود.

تو را زیاد کشیده ام


به رُخ کاغذ


اینبار می خواهم


برای دل خودم بنویسم که

.
.
.

قصه از اون جا شروع شد که خیلی عصبی بود...

گفت: دوستم داری؟

گفتم: قد دنیا...

گفت: ثابت کن،

گفتم چه جوری؟

 گفت: تیغو بردار رگتو بزن!

گفتم: مرگ و زندگی دست خداست...

 گفت: پس دوسم نداری...

 تیغ رو برداشتم رگم رو زدم!

 وقتی آهسته داشتم تو بغلش جون می دادم...

 تو گوشم گفت: اگه دوستم داشتی تنهام نمی ذاشتی...

چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار نامردیش
همه وجودت له شده ….

این تو نیستی که مرا از یاد برده ای
این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند
صحبت از فراموشی نیست ، صحبت از لیاقت است !!!

رفتنت خیالی نیست . . .

فقط مانده ام چگونه در چشمانی به آن زلالی

جا داده بودی آن همه دروغ را . . .

خدایا
در انجماد نگاه های سرد این مردم ، دلم برای جهنمت تنگ شده است !

هی لعنتی دارم میلرزم . . . !!!

سرد بود آب پاکی که روی دستانم ریختی . . .

درد دارد اشتبــاه فهمــیده شــوی...
امــا دردی عظیــم دارد وقتــی بـــدون دادگــاه قضــاوتــت کنـنـد...

به بعضیا باید گفت هروقت حس کردی خیلی رفتی بالا یه نارگیلم برا ما بنداز پایین .........

چی گفتی؟ تک پری؟ اها فهمیدم تک تک با همه می پری.......